سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

تعداد بازدید کنندگان

2

مهمانهای امروز

50339

بازدید کل

موضوعات وبلاگ

لوگوی ما

آقای کروبی آیا باور کنیم؟؟ - استراتژیست کوچک

لینک دوستان

حاج رضا
استراتژیست کوچک

لوگوی دوستان

آرشیو

بهار 1385

صدای ماندگار

 

چهارشنبه 85/3/3 ساعت 4:22 عصر

آقای کروبی آیا باور کنیم؟؟ نویسنده:صفار

سلام

بعد از مدتها می نویسم البته بنده در parsiblog بیشتر مینویسم اما از دستش!!! بگذریم.

در احوالات بعضی ها تعجب میکنم که چرا مشی اصولی ندارند زیاد توضیح نمی دهم و به نقل از حسین شریعتمداری مطلبی را می آورم:

 

جمعه گذشته -22/2/85- حضرت آیت الله جنتی در جایگاه خطیب جمعه تهران، ضمن تجلیل از نامه آقای دکتر احمدی نژاد به جرج بوش، این نامه را «الهام خداوند» دانسته و درباره آن گفت؛
«این نامه الهام خداوند است. خداوند به مردم و این مملکت عنایت دارد و ما باید قدر این عنایت را بدانیم. این حرکت در تاریخ سابقه نداشته و ادامه راه امام(ره) در این راستاست... به نظر من، باید این نامه را بچه ها همه بخوانند و در آینده نیز در کتاب های درسی قرار داده شود... همان طور که گفتم این نامه الهام است و خداوند لطف دارد و می خواهد قدرت این مملکت را زیاد کند و به این نحو الهام می کند.»
اظهارات آیت الله جنتی، آنجا که از نامه رئیس جمهور با عنوان «الهام الهی» یاد کرده بود انتقاداتی را از سوی هر دو طیف دوستداران رئیس جمهور و مخالفان دولت نهم در پی داشت. انتقادکنندگان، اگر چه از دو زاویه متفاوت به موضوع می نگریستند و در انتقاد خویش انگیزه یکسانی نداشتند ولی هر دو طیف، «نسبت الهام خدا» به نامه رئیس جمهور را اغراق آمیز و غلو دانسته و معتقد بودند آیت الله جنتی به عنوان یک عالم برجسته دینی و خطیب جمعه تهران نباید از این واژه که حاکی از خبر غیبی است استفاده می کردند. تا آنجا که یکی از منتقدان اصولگرا در پاسخ به سؤالی در این باره گفته بود «اطلاعات ماوراءالطبیعه من ضعیف است و نمی توانم درخصوص الهام خداوندی و... اظهارنظر کنم».
همسنگ دانستن نامه آقای احمدی نژاد به بوش، با نامه حضرت امام(ره) به گورباچف نیز از جمله موارد ضعیف تر این انتقادها به آیت الله جنتی بود و... و اما در این میان، نامه سرگشاده آقای کروبی خطاب به آقای جنتی و انتقاد و اعتراض ایشان به اظهارات خطیب جمعه تهران که روز چهارشنبه هفته گذشته به تیتر اول برخی از روزنامه های مدعی اصلاحات تبدیل شده بود، زاویه دیگری از این انتقادهای جسته و گریخته بود که اشاره به نکاتی درباره آن ضروری است.
1-نگارنده بر این باور است که نامه آقای احمدی نژاد به جرج بوش، چه به لحاظ متن بسیار دقیق و عالمانه آن و چه به لحاظ مقطع زمانی که برای ارسال آن انتخاب شده بود، یک ابتکار بزرگ و هوشمندانه بود و درباره ابعاد کم نظیر این نامه و بازتاب گسترده و سرنوشت ساز آن در میان همه ملت های مسلمان، دنیای محرومان و نخبگان و اندیشمندان جهان، طی یادداشت ها، گزارش های بسیار در کیهان و مصاحبه های مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی گفتنی های فراوانی گفته و نوشته ایم ولی با این همه، انتساب این نامه به «الهام خداوند»، می تواند شبهه انگیز بوده و نوعی «اغراق» و «غلو» تلقی شود ضمن آن که برخی از مقایسه ها در اظهارات خطیب محترم و پاک اندیش جمعه تهران نیز خالی از خدشه نبوده است. اگر چه، «الهام» به معنای «وحی» نیست و بندگان خالص خدا از الهام الهی در امور تعیین کننده و سرنوشت ساز بی بهره نیستند ولی با عرض پوزش باید گفت؛ شایسته تر -مخصوصا از سوی یک عالم برجسته دینی نظیر آیت الله جنتی- آن بوده و هست که اندازه نگهدارند و زبان از اظهارنظر درباره امور غیبی- اگر هم به گونه ای از آن باخبرند که بعید نیست- بازدارند و برخی از مقایسه ها با امام راحل(ره) نیز به اعتقاد نگارنده، همین حکم را دارند.
نامه آقای احمدی نژاد به جرج بوش، ابعاد فراوان و گسترده ای برای تجلیل و تقدیر دارد و اثبات اهمیت و نقش ارزنده آن به توسل و تمسک به امور غیبی نیازی ندارد.
2- و اما، انتقاد جناب آقای کروبی اگر چه کاملاً بی اساس نیست ولی علی رغم شخصیت قابل احترامی که دارند، ابراز نگرانی ایشان برای مبانی انقلاب و خط مبارک حضرت امام(ره)، به آسانی قابل قبول نیست و به نظر می رسد نامه ایشان قبل از آن که برخاسته از اینگونه نگرانی ها و دغدغه های مقدس باشد، از مخالفت -بارها ابراز شده- جناب آقای کروبی با دولت نهم و پاره ای خرده حساب های تسویه نشده ایشان با آیت الله جنتی -به عنوان نماد شورای نگهبان- ریشه می گیرد. چرا که، جناب آقای کروبی طی 8سال گذشته نه فقط از کنار برخی اهانت های آشکار به ساحت مقدس حضرت امام(ره)، مبانی اسلام و انقلاب و ارزش های تعریف شده نظام اسلامی به آسانی عبور کرده اند، بلکه در مواردی با اهانت کنندگان و حرمت شکنان در یک صف سیاسی قرار گرفته و باعث تلقی حمایت از آنان شده اند! و...
3-باید از آقای کروبی عزیز پرسید؛ الف: آیا فراموش کرده اید که کسانی در مطبوعات مورد تائید و حمایت جنابعالی، با کمال صراحت و در اوج بی ادبی، شهادت امام حسین(ع) را نتیجه خشونت طلبی جد ایشان، حضرت رسول(ص) در صدراسلام دانسته و نتیجه گرفته بودند که اگر پیامبر اکرم(ص) دست به خشونت طلبی نمی زد، کسانی که پدرانشان در جنگ با رسول خدا(ص) کشته شده بودند، از فرزندش حسین بن علی(ع) انتقام نمی گرفتند! جناب آقای کروبی! در آن هنگام که فریاد اعتراض همه دلسوزان اسلام و انقلاب و پیروان راستین حضرت امام(ره) از این اهانت، به آسمان برخاسته بود، حضرتعالی به عنوان یک روحانی مدعی خط امام، عضو مجمع روحانیون مبارز و رئیس مجلس شورای اسلامی نه فقط کمترین اعتراضی نفرمودید، بلکه از جبهه ای دفاع می کردید که اهانت کنندگان نیز عضو آن بودند.
ب: آقای کروبی! به این جملات توجه فرمائید «تفکر شیعه موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است»، «حکومت باید از حیث ایدئولوژی خنثی باشد»، «قوانین اسلامی متعلق به 14قرن پیش بوده و جوابگوی مشکلات جوامع در زمان حال نیست»، «فرهنگ شهادت طلبی، باعث ترویج خشونت می شود»، «پس از گذشت 20سال، عدم کارآیی حکومت دینی بر همگان روشن گردیده است»، «انقلاب اسلامی ایران شبیه استبداد قجری است» و...
جناب آقای کروبی! آنچه به آن اشاره شد فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست که در مطبوعات مورد حمایت حضرتعالی و جناح متبوعتان آمده بود. راستی؛ چرا هیچکدام از این اراجیف و اهانت های آشکار به اسلام، انقلاب و ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص)، ائمه اطهار(ع) و امام راحل(ره)، دل جنابعالی را به درد نیاورد. و نه فقط کمترین اعتراضی از جانب شما را در پی نداشت، بلکه با سکوت خود -بی آنکه بخواهید- از این همه خیانت آشکار حمایت نیز فرمودید.
4-جناب آقای کروبی، حتما به خاطر دارید که یکی از افراد حاضر در جبهه سیاسی شما -آنطور که خود ادعا می کرد و هیچکدام از شما نیز ادعای او را نفی نکردید- با کمال وقاحت گفته بود، «راه امام را باید به موزه تاریخ سپرد»! آیا در مقابل این اهانت آشکار که دل همه دوستداران امام راحل(ره) را به درد آورد و فریاد اعتراض آنان را بلند کرد، کمترین واکنشی نشان دادید؟... می دانید که کمترین اعتراضی نفرمودید... اگر در گوشه ای از مواضع فراوان خویش نمونه ای از اعتراض به اینگونه پلشتی ها سراغ دارید، بفرمائید بسم الله.
5-جناب آقای کروبی!... راه اندازی تلویزیون «صبا» و دعوت از افرادی که، اعتراض سرکار خانم کروبی را نیز در پی داشت، پیروی از خط امام بود؟ انتقاد از دولت نزد سفیر آلمان چطور؟ سکوت در قبال بدگویی های شیخ ساده لوح نسبت به حضرت امام(ره) در مصاحبه با رسانه های بیگانه و... چگونه با خط امام(ره) سازگاری دارد؟ آیا حضرتعالی در مقابل ترویج سکولاریسم از سوی دوستان هم حزبی و نزدیک خود کمترین اعتراضی داشتید؟ مگر جدایی دین از سیاست در تناقض آشکار با انقلاب اسلامی و مبانی دیدگاه مبارک حضرت امام (ره) نیست؟ چرا احساس نگرانی جنابعالی در آن هنگام برانگیخته نشد؟!
6- و بالاخره، اگرچه بخش هایی از اظهارات آیت الله جنتی در نماز جمعه تهران می توانست به گونه ای باشد که از آن تلقی «غلو» و «اغراق» نشود ولی این کم توجهی با درنظر گرفتن شخصیت آیت الله جنتی به عنوان یک عالم دینی که همه عمر در خدمت اسلام و انقلاب و فدایی امام راحل (ره) بوده و هست چگونه با اهانت های آشکار و توطئه های بی پرده افراد و گروه هایی که اشاره رفت قابل مقایسه است، مخصوصا آن که هویت ضد انقلابی و سوابق سیاه بسیاری از آنها بر کسی- و از جمله آقای کروبی- پوشیده نیست، بنابراین وقتی جناب آقای کروبی به عنوان یک روحانی، عضو مجمع روحانیون، عضو موثر و برجسته جبهه دوم خرداد و مدعی اصلاحات و رئیس مجلس شورای اسلامی در مقابل تمامی آن زشتی ها و پلشتی های آشکار علیه اسلام و انقلاب و امام که در جبهه سیاسی مورد تائید ایشان صورت پذیرفته بود، سکوت کرده اند بدیهی است که هیچکس ابراز نگرانی ایشان از «سهوالبیان» خطیب جمعه تهران را باور نکرده و جدی نمی گیرد و آن را به حساب دیگری غیر از دغدغه خط امام (ره) می نویسد.
این نوشته درپی آن نیست جناب کروبی را مدافع همه آن اهانت ها و پرده دری ها که اشاره رفت معرفی کند ولی کم توجهی- یا دستکم غفلت- ایشان در آن هنگام غیرقابل توجیه است و بر همان اساس، ابراز نگرانی اخیر ایشان، باورکردنی نیست


نظرات دیگران ( )

 

Copyright © 2004-2005 kheybar.ir